8/31/2016 3:42:57 PM | 15:42  0    1272 


ورود به صفحه اصلی گروه مشاورین پژوهشی پژوهش ساوالان..

ترجمه چيست و چه مهارتهايي نياز دارد؟

مقدمه:
در ابتدا لازم است خدمت شما عرض كنم كه ترجمه هنري است بر پايه علم. ترجمه اگر ترجمه باشد و تنها اسم ترجمه را به خود يدك نكشد، كار بسيار حساسي است. بنابر اين اگر در متني كه ترجمهمي كنيد علم نداشته باشيد، ترجمه شما ترجمهاي نيست كه ذهن نويسنده اصلي را خوانده باشيد. بنابراين همواره در زمان ترجمه سعي كنيد كه ته فكر نويسنده را بخوانيد نه اين كه سايه اي از آن را منعكس كنيد.
ترجمه چيست؟
ترجمه عبارت است از تغییر روساخت از يك زبان (زبان مبداء) به زبان ديگر (زبان مقصد) با حفظ معنا و مفهوم. در اصل فرآیند ترجمه همان تغییر قالب و شکل جملات است. در اینجا قالب و شکل زبان همان کلمات، عبارات، جملات و پاراگراف ها و هر آنچه که مربوط به زبان و دستور زبان زبان گفتاری و نوشتاری می شود، مدنظر است. روساخت زبان را ما همیشه در قالب نوشتاری و یا شنیداری مشاهده کرده ایم. در زمان ترجمه متن، شکل و قالب زبان منبع، جایگزین شکل و قالب زبان ثانویه (هدف، مقصد) می شود.



ترجمه ماشيني و ترجمه انساني:

ترجمه ماشيني، ترجمهاي است كه توسط ماشين انجام مي شود و هميشه نياز به ويرايش توسط انسان را دارد. در اين نوع ترجمه فقط از نظر ظاهري كلمات جايگزين مي شوند و حداكثر تا 20 درصد ترجمه درست مي باشد. پس اگر تعريف ترجمه را در پاراگراف قبلي در نظر بگيريم، مي توان گفت كه اصطلاح ترجمه ماشيني، غلط مصطلحي بيش نيست و بهتر است آن را فراموش كنيم و جز اين كه وقتي بيشتر از ترجمه صرف ويرايش كنيم هيچ گونه سودي ندارد. در اين نوشته هم منظور ما از ترجمه ، ترجمه اي است كه توسط انسان انجام مي شود. علت غير قابل بودن ترجمه ماشيني هم اين است كه ترجمه نياز به قدرت درك و فهم و شعور است كه ماشين (با وجود هوش مصنوعي) فاقد آن است.

مترجم واقعي كيست؟

مترجم واقعي شخصي است كه بتواند آنچه مقصود نويسنده زبان مبداء است را به زبان مقصد برگردان كند به گونه اي كه اگر نويسنده زبان مبداء، زبان مقصد را بلد بود، هماني را مي گفت كه مترجم به زبان مقصد گفته است.
مهارتهاي اصلي موردنياز براي ترجمه چيست؟
الف) تسلط كامل به گرامر زبان مبداء؛
ب) تسلط كامل به گرامر زبان مقصد؛
ج) تسلط به لغات عمومي و تخصصي زبان مبداء و مقصد و روش كاربرد آن؛
د) تسلط علمي به متن مورد ترجمه براي پي بردن به مقصود اصلي نويسنده؛
ه) تسلط به اصول اوليه ويرايش به زبان مقصد جهت سهيل كار ويراستار.


ابزراهاي مورد نياز براي ترجمه چيست؟

الف) علم كافي در متن زبان مبداء
ب) انواع لغتنامه هاي تك زبانه عمومي و تخصصي
ج) انواع لغتنامه هاي دوزبانه عمومي و تخصصي
د) محيطي آرام و ريلكس براي داشتن تمركز حواس مافي



انواع ترجمه

براي ترجمه تقسيم بندي هاي مختلفي وجود دارد ولي با توجه به هدف راه اندازي اين وبلاگ فقط به ذكر تقسيم بندي زير اكتفا مي كنيم.
الف) ترجمه مفهوم محوري: اين نوع از ترجمه بر اساس زيرساخت زبان مبداء انجام مي شود كه در فرايند ترجمه عوامل مهمي از قبيل ادبيات حاكم در زمان ترجمه ، جو فرهنگي حاكم، منظور اصلي نويسنده در نظر گرفته مي شود و مترجم بايد به گونه اي تسلط به متن داشته باشد كه در نهايت بتواند از بين انواع معاني مختلف، معنايي كه مورد نظر نويسنده بوده است را به خوبي تشخيص دهد و به زبان مقصد برگردان كند.
ب) ترجمه لغت محوري: اين نوع از ترجمه بر اساس روساخت زبان مبداء انجام مي شود و فرايند بسيار كوتاهي دارد و در صل اين فرايند عوامل فوق چندان در نظر گرفته نمي شوند و تنها هاله اي از منظور اصلي نويسنده در نظر گرفته مي شود و معمولا توسط مترجمان غير حرفه اي انجام مي شود كه تسلط چنداني به متن نداشته و نمي توانند از بين انواع معاني مختلف، معنايي كه مورد نظر نويسنده بوده است را به خوبي تشخيص دهد و به زبان مقصد برگردان كند.

تكنيكهاي ترجمه چيست؟

تكنيكهايي وجود دارند كه كم و بيش تمامي توسط مترجمان مورد قبول واقع شده است. در صورتي كه علاقمه مند به ترجمه حرفه اي باشيد بهتر است اين تكنيكها را كم و بيش در كار خود مورد استفاده قرار دهيد.


1) قرض گرفتن لغات:

در صورتي كه در زبان مقصد معادلي براي لغات زبان مبدا وجود نداشته باشد، و يا اگر هم وجود داشته باشد زياد طبيعي به نظر نمي رسد و يا احساس زبان مبدا را منتقل نمي كند. در اين صورت مي توانيد لغت زبان مبدا را در ترجمه استفاده كنيد. به طور مثال نمي توانيد از واژه "پنجره" براي "windows" در كامپيوتر استفاده كنيد.


2) واژه برساخت؛

ترجمه جز به جز زبان مبدا. به طور مثال به جاي "News Paper " از "كاغذ اخبار" فارسي استفاده كنيم.


3) ترجمه واژه به واژه؛

در صورتي كه ابهامي در زبان مبداء وجود داشته باشد، چون به عنوان مترجم شما حق نداريد كه حالت ابهام را برطرف كنيد، چون نويسنده اصلي بنا را بر اين گذاشته بود كه دو پهلو حرف بزند، شما هم بايد از اين تكنيك استفاده كنيد تا به همان صورت ترجمه كنيد. به طور مثال در جمله زير نويسنده مي گويد كه "مردي را با چتر ديدم". معين نيست كه آيا مردي كه ديده شد چتر داشت و يا مردي كه ديد چتر داشت.
I have seen the man with an umbrella


4) جابجا سازي:

اين فرايند مخصوص تقش كلمه است كه شما به طور مثال فعل را به صورت قيد و يا قيد را به صورت صفت ترجمه مي كنيد. البته بايد توجه داشته باشيد كه از منظور نويسنده اصلي فاصله نگيريد. به طور مثال معادل فارسي جمله زير را بگوييد "توانا بود هركه دانا بود"
To knowledge is power
كه ترجمه اصلي آن "دانش، توانايي است" مي باشد.


5) باز آفريني؛

زماني كه امكان پيروي از ساختار زبان مبداء وجود ندارد، از اين تكنيك استفاده مي شود تا بهتر بتوان منظور نويسنده را بيان نمود. به طور مثال معادل فارسي عبارت زير را بگوييم "ماهيت فعل ارتكابي" كه اگر بخواهيم از خود ساختار اصلي پيروي كنيم بايد بگوييم "عمل خودش"
The act itself


6) انطباق؛

اين تكنيك در جايي به كار مي رود كه با توجه به فرهنگ متفاوت از يك موضوع در دو زبان، امكان بيان مفهوم در زبان مقصد وجود ندارد و چاره اي جز بيان همان مفهوم به توجه به فرهنگ غالب در زبان مقصد وجود ندارد. به طور مثال به جاي معال فارسي جمله زير بايد بگوييم "نوش جان"
Cheer!


7) كمبود پوشي؛

زماني كه امكان ترجمه از زبان مبداء به زبان مقصد وجود ندارد و در طول فرايند ترجمه ، معناي زبان مبداء از بين مي رود. به طور مثال در برخي از موارد بايد به جاي معال انگليسي you از "شما" يا "هركس" در زبان فارسي استفاده كنيم.

برگرفته از: وبلاگ تخصصي متون حقوقي


ورود به صفحه اصلی گروه مشاورین پژوهشی پژوهش ساوالان..

SELCO.IR

شرکت مطالعات و تحقیقات پژوهشیِ، «پژوهش ساوالان»..